از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 اسفند 26 , ساعت 11:0 عصر


یک ضرب المثل چینی می گوید " یک حرف می تواند ملتی را خوشبخت یا نابود می کند " .
بسیاری از روابط به دلیل حرف های نابجا گسسته می شوند .
وقتی یک زوج خیلی صمیمی می شوند دیگر ادب و احترام را فراموش می کنند .
ما بدون توجه به اینکه ممکن است حرفی که می زنیم طرف را برنجاند هرچه می خواهیم می گوئیم .
یکی از دوستان و همسر میلیونرش از کارگاه ساختمانی بازدید می کردند.
یک کارگر که کلاه ایمنی به سر داشت آن زن را دید و فریاد زد
- مرا به یاد میاوری ؟ من و تو در دوران دبیرستان با هم دوست صمیمی بودیم
در راه بازگشت به خانه شوهر میلیونر به طعنه گفت :
- شانس آوردی که با من ازدواج کردی. وگرنه زن یک عمله و کارگر شده بودی
همسر پاسخ داد ...
- بر عکس تو باید قدر ازدواج با من را بدانی، وگرنه اون الان میلیونر بود، نه تو
در اکثر مواقع چنین بگو مگوهایی تخم یک رابطه بد را می کارد.
مثل یک تخم مرغ شکسته ، که دیگر نمی توانی آن را به شکل اول در بیاوری



لیست کل یادداشت های این وبلاگ